خلاصه داستان :
رها بزرگی تک دختر میلاد بزرگی و سیما زند و هم چنین نتیجه یه عشق گرم و پر از مشکلات هست . رها تا ۱۹سالگی از خیلی واقعیت های زندگی پدر و مادرش بی خبر هست تا این که بعد از کشته شدن مادرش دفتری رو پیدا میکنه که قسمتی از خاطرات مادرش درش نوشته شده و یه مقدار از معما های ذهن رها رو حل میکنه ولی معما های دیگه ای رو اضافه میکنه که باعث میشه رها به خاطر حل اون ها و فرار از باور مرگ مادرش تن به یک ازدواج سوری با سرگرد جوان و مغروری رو بده که باعث میشه مسیر زندگیش به چالش ها و دشواری های زیادی کشیده بشه و از روند طبیعی و بی خبریش جدا شه …
قسمتی از متن رمان :
امروز ۳۰ امین روزی هست که مامان نیست نمی دونم تا حالا چه جوری طاقت اوردم اونم منی که بدون مامان حتی غذا نمی خوردم نمی دونم چیکار کنم من فقط ۱۹ سالم هست هنوز خیلی به وجود مادر احتیاج دارم حقم نبود به این زودی طعم بی مادری رو بچشم حال بابا هم خیلی بده ، بابا عاشق مامان بود نه تنها عاشق بلکه دیونه اش هم بود توی این ۳۰ روز به اندازه ی ۳۰ سال پیر تر شده بابا یی که خنده از روی لبش برداشته نمی شد حالا همش یه گوشه خیره شده اگر هم حرفی بزنه غم رو میشه از بین تک تک حرفاش کشید بیرون تو چشماش غصه موج میزنه هر دومون موقعی که پیش هم هستیم وانمود می کنیم که حالمون خوبه وبا نبود مامان کنار اومدیم ولی واقعا بدون مامان میشه زندگی کرد میشه ، میشه اروم و راحت بود هنوز هم بعضی از شب ها کابوس اون روز رو میبینم چقدر روز وحشتناکی بود “از دانشگاه داشتم میومدم خونه یه مقدار کیک ومیوه هم خریده بودم اخه اون روز تولد بابا بود مامان همیشه می گفت روز تولد بابا رو خیلی دوست داره و دلش می خواد بهترین هدیه رو به بابا بده بابا به خاطر مشغله فکری زیاد روز های هفته رو هم یادش می رفت دیگه چه برسه به روز تولدش تنها چیزی که همیشه یادش می موند سالگرد ازدواجشون بود حتی تولد من هم مامان یادش می اورد اون سال هم بابا تولدش رو یادش رفته بود ومثل همیشه من ومامان قصد داشتنیم سورپرایزش کنیم نزدیک کوچمون که رسیدم دیدیم جمعیت زیادی جمع شدند.
پیشنهاد ویژه : به جای دانلود تک تک کتاب های رمان میتوانید با پرداخت 2000 تومان 300 کتاب عاشقانه برتر ایرانی را به صورت یکجا با لینک مستقیم دانلود کنید . برای اطلاعات بیشتر کلیک کنید