دانلود رمان پرستار من نوشته دنیا و گیسوی شب
My Nurse Ebook Download
خلاصه رمان پرستار من نوشته دنیا و گیسوی شب :
دختری که زندگیش پر از پستی بلندیه..بر اثر یه اتفاق همه ی زندگیش تغییر می کنه…شاید به سوی خوشبختی میره شاید هم …
قسمتی از رمان پرستار من :
بعد از کلی تعارف تیکه پاره کردن برای اینکه منو برسونه سوار شدم و آدرس یه کتاب فروشی و دادم تا منو برسونه اونجا .. باید چند تا رمان می خریدم وگرنه کلافه می شدم.. من همین طوری خنگ می زدم فکر کن کلافه هم بشم.. چی می شود… از ماشینش پیاده شدم و بهش قول دادم یه روز برم خونشون.. علیرضا یکی از بچه های خوب دانشگاه بود..در واقع یکی از بهترین ها بود… اوی اوی..بد برداشت نکنیدا..داداشم بود..
زبون درازیییییییییی… من رابط اون و ارغوان بودم..ارغوان دوست دبیرستانیم بود که دانشگاه هم با هم بودیم.. آخی..چقدر با هم می خندیدیم.. علی میومد پیش من التماس می کرد با ارغوان حرف بزنم بره خواستگاریش.. خیلی بچه خوبی بود…به قول بچه های یونی اهل حال بود شدید.. می گفت…می خندید..بی شیله پیله بود…حرفشو رک می زد.. دقیقا مشخصات یه بچه ی خوب..و تا چند ماه دیگه بابا میشد..
آخی..این خودش بچه اس..الهی..قراره هم عمه بشم هم خاله…جونم اون نی نی.. بعد از خریدن سه چهار تا کتاب درسی و سه تا رمان م.مودب پور به سمت خونه رفتم..تا حالا رمان های مودب پورو نخونده بودم و با توجه به حرفای بچه ها که خیلی تعریف می کردن تصمیم گرفتم امتحانشون کنم…
یلدا..گندم و یاسمین رو خریدم… ترجیح دادم پیاده روی کنم…همینجور که قدم میزدم به این چند روز فکر می کردم..
به شهاب.. به کاراش.. به اعتیادش.. به عصبانیتش.. به خودم.. به مسخره بازیام.. به دیوونه بازیام.. به ضعف هام.. و به هزاران چیز دیگه..
به اینکه چقدر زندگیم پر هیاهو شده بود…
برای دانلود رمان پرستار من با ما همراه باشید.
دیدگاهها (0)