این رمان در سال ۱۹۳۷ منتشر شده و داستان زندگی «هری مورگان»، ناخدای یک کشتی ماهیگیری است که در اوج سالهای سقوط اقتصادی و بحران بیکاری، قایق ماهیگیری خود را به دیگران اجاره میدهد و سعی دارد با این کار خود و خانوادهاش را از وضعیت بدی که در آن گرفتار شدهاند نجات دهد.
نویسنده در این رمان شخصیتی مثبت دارد اما مجبور است به دلیل فشارهای اقتصادی فراوانی که خارج از کنترل او ست، به فکر کسب پول از راههایی باشد که شاید نتوان آنها را اخلاقی خواند. «داشتن و نداشتن» تنها رمان همینگوی است که در ایالات متحده روی میدهد و نوعی نقد اجتماعی بر شرایط سخت زندگی در دهه ۳۰ قرن گذشته میلادی است.
نثر این کتاب به نسبت دورهای که در آن نوشته شده بسیار مدرن و متمایز است و داستان از زاویه دیدهای متفاوتی روایت میشود. راوی فصل اول کتاب، هری است و در فصل بعد نویسنده از دانای کل برای روایت داستانش بهره میگیرد اما کمکم به سوی اول شخص باز میگردد و بار دیگر روایت داستان را بر عهده هری میسپارد. در نهایت هم داستان با روایت دانای کل به اتمام میرسد.
در بخشی از این کتاب آمده است: «تو زیاد آدم میکشی؟ اول وردستش را کشتی، حالا میخوای خود کاپیتان را بکشی؟ اونوقت کی میخواد ما رو برسونه آن طرف؟»
رمان داشتن و نداشتن زندگی ناخدای یک کشتی ماهیگیری را تصویر میکند. سبک جزیینگر و دیالوگمحور همینگوی در پرداخت صحنههای خشن این رمان، بدیع و تاثیرگذار است. به جز اقتباسهای متعدد کارگردانانی چون هوارد هاکس و مایکل کورتیز، فیلم ناخدا خورشید به کارگردانی ناصر تقوایی همبرداشتی آزاد از روی این رمان است. همینگوی، برنده نوبل ۱۹۵۳، شمایل بزرگ قرن بیستم است و کتابهایش جزو آثار کلاسیک ادبیات آمریکا به شمار میآیند.
این اثر به قلم مترجمانی چون فریدون رضوانیه، پرویز داریوش و خجسته کیهان راهی کتابفروشیهای ایران شده است.
دیدگاهها (0)