در خسیس مولیر، طنز را چاشنی حرص و طمع زشت یک انسان (هارپاگون) قرار میدهد به طوری که در طول داستان دیالوگهای هارپاگون در عین اینکه خنده را با ما همراه میکند، نفرت خواننده را به این شخصیت بیشتر میکند.اشخاصی مال دوست که عشق خود را با پول تقسیم میکنند.
خلاصه داستان نمایشنامه
«هارپاگون» که نوکیسه خسیس و رباخواری است، به دختر جوانی که ندیده است و نمیشناسد و «ماریان» نام دارد دل میبازد. در عین حال میخواهد که دختر خودش «الیز» را بدون جهیز به ازدواج اصیلزاده پیر و ثروتمندی درآورد. اما پسرش «کلئانت» که «ماریان» را دوست میدارد، با «والر» برادر «ماریان» که عاشق «الیز» است و به همین سبب پیشکار «هارپاگون» شده است؛ همدست میشود. «لافلش» نوکر «کلئانت» جعبهای را که هارپاگون دههزار سکه در آن مخفی کرده است میدزدد. این پول را به شرطی به «هارپاگون» پس میدهد که از ازدواج با «ماریان» منصرف شود. در پایان نمایشنامه «ماریان» با «کلئانت» و «الیز» با «والر» ازدواج میکنند.
این نمایشنامه در حول خست فوقالعاده «هارپاگون» دور میزند. در این نمایشنامه نیز مانند هر اثر کلاسیک دیگر، یکی از صفات مشخص و اساسی بشری یعنی خست هارپاگون، عادت و رفتار همه بازیکنان دیگر را تحت شعاع قرار میدهد.
کلیک کنید : دانـلـود با لـینک مستـقـیـم
رمـز فـایل : www.p30i.com
با تشکر و احترام