خلاصه داستان :
زیر باران رحمت خدا چترت را ببند و اجازه بده تو را ، خوبِ خوب ، خیس محبتش کند. نگران نباش باران که بند آمد کسی به رویت نخواهد آورد لباست خیس محبت اوست تو هم به رویشان نیاور که خیسی لباسشان را درک کرده ای. همین که چترت را بسته ای و خیابان یکطرفه را بازو به بازویش طی می کنی یعنی خودِ خود عشق .
پیشنهاد ویژه : به جای دانلود تک تک کتاب های رمان میتوانید با پرداخت 2000 تومان 300 کتاب عاشقانه برتر ایرانی را به صورت یکجا با لینک مستقیم دانلود کنید . برای اطلاعات بیشتر کلیک کنید