«در جبهه غرب خبری نیست» زندگی انسانهای درگیر در هر دو سوی جبهه جنگ فرانسه و آلمان را در سال ۱۹۱۶ بازگو میکند. نازیها که در راه رسیدن به قدرت گام میزدند و صلح را فرصتی برای مسلح شدن جهت جنگی بزرگتر قلمداد میکردند، با برپا کردن تظاهرات مانع نمایش فیلمی از این کتاب شدند. دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ سالهای قدرت گرفتن حکومتهای ایدئولوژیک بوده، ابتدا ظهور کمونیسم در شوروی، سپس تولد فاشیسم در ایتالیا و اسپانیا، و سرانجام نازیسم در آلمان.
در کتاب میخوانیم: «وقتی با چنین جنایتهای خونباری روبرو میشوید، در مییابید همه آن نوشتهها، اندیشهها و شعارهایی که عنوان بشری را بر پیشانی خود دارند چه قدر باطل و پوچ هستند. وقتی فرهنگ و تمدن هزاران ساله بشر نتواند جلوی چنین خونریزیهایی را بگیرد پس هر چه میگویند دروغ و بیارزش است. هنوز جوانم، اما طی این مدت چیزی جز ناامیدی، مرگ و ترس را نشاختهام. کم سن و سالم، ولی خوب میدانم چگونه مردم عادی کورکورانه به جان هم میافتند و سینه یکدیگر را میدرند. در همین دوران دریافتهام دانشمندان برتر جهان چگونه علم و دانش خویش را صرف اختراع سلاحهایی میکنند که فقط به درد کشتن انسانها میخورند.»
دیدگاهها (0)